October 9, 2006

Family Album


تو را ناديدن ما غم نباشد
.که در خيلت به از ما کم نباشد
من از دست تو در عالم نهم رو
.ولیکن چون تو در عالم نباشد
من اول روز دانستم که اين عهد
.که با من ميکنی محکم نباشد
چه دانستم که هرگز سازگاری
.پری را بنی آدم نباشد
من از دست کمانداران ابرو
.نمی آرم گذر کردن به هر سو
بهشت است آن چه من دیدم نه رخسار
.کمند است آن که وی دارد نه گیسو
بیا تا جان شیرین در تو ریزم
.که بخل و دوستی با هم نباشد
نخواهم بی تو یک دم زندگانی
.که طیر عيش بی همدم نباشد

No comments:

Post a Comment