باد ما را خواهد برد در شب كوچك من، افسوس باد با برگ درختان ميعادي دارد در شب كوچك من دلهره ي ويرانيست گوش كن وزش ظلمت را مي شنوي؟ من غريبانه به اين خوشبختي مي نگرم من به نوميدي خود معتادم و در اين راه تباه عاقبت هستي خود را دادم گوش كن وزش ظلمت را مي شنوي؟ در شب اكنون چيزي مي گذرد ماه سرخست و مشوش و بر اين بام كه هر لحظه بر او بيم فرو ريختن است ابرها،همچون انبوه عزاداران لحظه ي باريدن را گويي منتظرند لحظه اي و پس از آن،هيچ. پشت اين اين پنجره شب دارد مي لرزد و زمين دارد باز مي مانند از چرخش پشت اين پنجره يك نامعلوم نگران من و توست
Didamesh va kheili khoobe!
ReplyDeleteباد ما را خواهد برد
ReplyDeleteدر شب كوچك من، افسوس
باد با برگ درختان ميعادي دارد
در شب كوچك من دلهره ي ويرانيست
گوش كن
وزش ظلمت را مي شنوي؟
من غريبانه به اين خوشبختي مي نگرم
من به نوميدي خود معتادم
و در اين راه تباه عاقبت هستي خود را دادم
گوش كن
وزش ظلمت را مي شنوي؟
در شب اكنون چيزي مي گذرد
ماه سرخست و مشوش
و بر اين بام كه هر لحظه بر او بيم فرو ريختن است
ابرها،همچون انبوه عزاداران
لحظه ي باريدن را گويي منتظرند
لحظه اي
و پس از آن،هيچ.
پشت اين اين پنجره شب دارد مي لرزد
و زمين دارد
باز مي مانند از چرخش
پشت اين پنجره يك نامعلوم
نگران من و توست
این خیلی زیباست نسترن. عالیه
ReplyDelete