January 7, 2007

The Light

امشب تمام پشت بام های شهر
بی قرار ِ دقیقه و آسمانند
باز، خیالت از مقابل کدام خورشید خواهد گذشت

که قرار است دلم بگیرد؟

3 comments:

  1. Didamesh va kheili khoobe!

    ReplyDelete
  2. باد ما را خواهد برد
    در شب كوچك من، افسوس
    باد با برگ درختان ميعادي دارد
    در شب كوچك من دلهره ي ويرانيست
    گوش كن
    وزش ظلمت را مي شنوي؟
    من غريبانه به اين خوشبختي مي نگرم
    من به نوميدي خود معتادم
    و در اين راه تباه عاقبت هستي خود را دادم
    گوش كن
    وزش ظلمت را مي شنوي؟
    در شب اكنون چيزي مي گذرد
    ماه سرخست و مشوش
    و بر اين بام كه هر لحظه بر او بيم فرو ريختن است
    ابرها،همچون انبوه عزاداران
    لحظه ي باريدن را گويي منتظرند
    لحظه اي
    و پس از آن،هيچ.
    پشت اين اين پنجره شب دارد مي لرزد
    و زمين دارد
    باز مي مانند از چرخش
    پشت اين پنجره يك نامعلوم
    نگران من و توست

    ReplyDelete
  3. این خیلی زیباست نسترن. عالیه

    ReplyDelete