تنها تر از یک برگ با بار شادی های مهجورم در آب های سبز تابستان ........... در اضطراب دست های پر آرامش دستان خالی نیست خاموشی ویرانه ها زیباست این را زنی در آب ها می خواند در آب های سبز تابستان گویی که در ویرانه ها می زیست
نسترن جون اگه ما بخواهیم بریم به دیار سحر اینا میای؟
تنها تر از یک برگ
ReplyDeleteبا بار شادی های مهجورم
در آب های سبز تابستان
...........
در اضطراب دست های پر
آرامش دستان خالی نیست
خاموشی ویرانه ها زیباست
این را زنی در آب ها می خواند
در آب های سبز تابستان
گویی که در ویرانه ها می زیست
نسترن جون اگه ما بخواهیم بریم به
دیار سحر اینا میای؟
beautiful combination
ReplyDeleteu bazam ax andakhtia! ama afarin, be nazaram dari be soorate mobtadiane pishraft mikoni afarin afarin
ReplyDeleteThis is best shot in floats to present time.
ReplyDeletefloats in progress!