July 31, 2008

Behind the window



هميشه همينطور است
دير فهميده ايم کدام بوسه مهربان
بر کدام گونه معصوم بايد می نشست
... ديگر حتی خوابی هم از من نخواهی ديد
اصلاً نام اينجا دنياست
!گفتگوی بی زبان بوسه و زخم کجا بود
اينجا سالهای سال است
که از جامه های جوانی باغبان پير
برای کلاغ های گرسنه
مترسک های سياه می سازيم
اما از لالايی تکراری باد و قوطی های حلبی
خوابش می بَرَد
!چه کلمه دوری بوده است : پرنده

سيروس جمالی

5 comments:

  1. Great ...
    I love this photo

    ReplyDelete
  2. Hey, what's going on? Both of us are uploading pics of animals behind Windows... Funny, isn't it? :-)

    Great shot, by the way.

    ReplyDelete
  3. ندیده بودم کارهای شما رو. امروز چند تایی دیدم. کارهای زیبایی دارین. امروزی واقعا قابل توجه بود

    ReplyDelete
  4. صدایِ پرنده عاشق
    گم‌ می‌شود در تصویر آسمان
    چشم‌هایش‌
    مانده از افق‌های دور
    نقطه‌های حقیر می‌جوید
    خسته از ابتذالِ
    خویش
    دست به دامانِ اشک
    در این میانه
    نه آرزو
    که حسرت
    نه ‌آشیانه
    که خاکستری سرد
    دستمایه سال‌هایِ انتظار
    انگار
    نه ماهی
    نه پرنده
    سرابی به وسعت یک اقیانوس
    سرتاسرِ دشت

    ReplyDelete