January 4, 2015

Untitled (217)


پشتگرمی به چه بودت که شکفتی گل یخ؟ 
وندر آن عرصه که سرما کمر سرو شکست 
نازکانه تن خود را ننهفتی، گل یخ! 
سرکشی های تبارت را ای ریشه به خاک 
تو چه زیبا به زمستان ها گفتی گل یخ! 
تا سر از سنگ برآوردی، دلتنگ به شاخ 
از کلاغان سیه بال چه دیدی و شنفتی؟ گل یخ! 

آمدی، عطر وفا آوردی 
همه افسانه بی برگ و بری ها را رُفتی، گل یخ! 
چه شنفتی تو در این غمزده باغ؟ 
که چو گل ها همه خفتند، تو بیدار نخفتی، گل یخ! 
راستی را که چه جانبخش به سرمای سیاه 
شعله گون، در نگه دوست شکفتی گل یخ!

سياوش کسرایی



1 comment:

  1. به به
    عكس بهتر از شعر. شعر بهتر از عكس

    ReplyDelete