February 21, 2015

Untitled (223)


از حوالی همين روزهای کند بيخود طولانی می گذريم 
و باد فقط بر سرشاخه‌های شکسته می وزد. 

ما اشتباه می کنيم 
که از چراغ، انتظار شکستن داريم، 
شب ... سرانجام خودش می شکند. 
...

حالا سالهاست 
که ما از حوالی انتظار 
خواب يک روز خوش را 
از شب شکسته می پرسيم. 

راستی اين همه چرت و پرت عجيب قشنگ 
با ما چه نسبتی، چه ربطی، چه حرفی دارند؟ 
خدا شاهد است 
يک شب از اين همه دريا که من گريسته‌ام 
شما تا دمدمای همين دقيقه هم سر نخواهيد کرد! 
اووف از اين روزهای کُند طولانی ...!

سيد علی صالحی

1 comment:

  1. حالا سالهاست
    که ما از حوالی انتظار
    خواب يک روز خوش را
    از شب شکسته می پرسيم.

    ReplyDelete