Spring ii

Aabidar

Spring i

Pa-langan village, Kurdistan

آمدم تا تو را بویم

گل نوروزی نام گلی است خوشبو و خودرو، به رنگ سفید و صورتی و بنفش. در ابتدای بهار در دشت میروید، به نشانه بهار؛ و دو هفته عمر میکند؛ به اندازه نوروز

Plant Market iii

میخواستم بگیرمت

میخواستم در آغوش بگیرمت

چه من شیرین ترین افسوست باشم
چه بدترین خاطره ات
میخواستم در آغوش بگیرمت
و در چشمانت به خود آیم

[ حالا كه نمی خوانی نمی نويسم ]

Plant Market ii

Plant Market i

حافظ، نوروز 86

حسن تو همیشه در فزون باد
رویت همه ساله لاله گون باد
اندر سر ما خیال عشقت
هر روز که باد در فزون باد

To drive the cold winter away ii

بهارا، شور شيرينم برانگيز

شرار عشق ديرينم برانگيز
گهی چون جويبارم نغمه آموز
گهی چون آذرخشم رخ برافروز
بهارا، زنده مانی، زندگی بخش
به فروردين ما فرخندگی بخش
هنوز اينجا جوانی دلنشين است
هنوز اينجا نفسها آتشين است
دگر بارت چو بينم، شاد بينم
سرت سبز و دلت آباد بينم

Last days

Hopeful

هرچه شکفتم تو ندیدی مرا
رفتی و افسوس نچیدی مرا
ماندم و پژمرده شدم ریختم
تا که به دامان تو آویختم

دامن خود را متکان ای عزیز
این منم ای دوست به خاکم مریز
وای مرا ساده سپردی به باد
حیف که نشناخته بردی ز یاد

همسفر بادم از آن پس مدام
میگذرم بی خبر از بام و شام
میرسم اما به تو روزی دگر

پنجره را باز گذاری اگر

...

Blue ii

The blue bower at the bus station. This is the original shot.

To drive the cold winter away

...

آوج

نکند اندوهی، سر رسد از پس کوه