December 14, 2008

Untitled (9)

...
در این شب‌ها
که گل از برگ و
برگ از باد و
باد از ابر و
ابر از خویش می‌ترسد
و پنهان می‌کند هر چشمه‌ای سر و سرودش را
درین آفاق ظلمانی
چنین بیدار و دریاوار
تویی تنها که می‌خوانی
...
محمدرضا شفیعی کدکنی

2 comments:

  1. ای شب! به من بگو
    اکنون ستاره ها
    نجواگران مرثیه عشق کیستند؟
    و گاهِ عصر بر سر دیوار باغِ ما
    باز آن دو مرغِ خسته چرا می‌گریستند؟
    ...خیلی قشنگه کاش اونجا بودم

    ReplyDelete