...
در این شبها
که گل از برگ و
برگ از باد و
باد از ابر و
ابر از خویش میترسد
و پنهان میکند هر چشمهای سر و سرودش را
درین آفاق ظلمانی
چنین بیدار و دریاوار
تویی تنها که میخوانی
...
محمدرضا شفیعی کدکنی
تا سالها بعد، آبی را، مفهومی از وطن دهد - شاملو
ای شب! به من بگو
ReplyDeleteاکنون ستاره ها
نجواگران مرثیه عشق کیستند؟
و گاهِ عصر بر سر دیوار باغِ ما
باز آن دو مرغِ خسته چرا میگریستند؟
...خیلی قشنگه کاش اونجا بودم
Great shot, like it!
ReplyDelete